حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در زمان مسئولیت و دانشجویی (دکترای تخصصی) مطالعات کافی روی کنهها انجام داده و دکترای تخصصی انگلشناسی را هم چاشنی این عشق و علاقه کرده تا حالا با اعتماد به نفس بالا، در طبقه پنجم ساختمان ابتدای یوسفآباد، پاسخگوی سوالات حکیم مهر در زمینه تب خونریزی دهنده کریمه کنگو باشد. «دکتر مهدی خلج» از همان بهمنماه سال ۹۲ که بر صندلی ریاست سازمان دامپزشکی کشور تکیه زد، دفاع از حیثیت جامعه دامپزشکی را یکی از برنامههای خود عنوان کرد و حالا هم میگوید که مظلوم نیست و در برابر هر نوع بیانصافی نسبت به جامعه دامپزشکی، موضع میگیرد. جزئیاتی از نحوه انتقال این بیماری عنوان میکند که به قول خودش در کمتر کتابی نوشته شده و آنها را دستاورد سالها تجربه ارزشمند در این حوزه میداند.
از همکاری و همدلی میان سازمان دامپزشکی کشور و وزارت بهداشت حرفها میزند و همه اظهارنظرهای صورت گرفته در راستای ایجاد نگرانی، رعب و وحشت در خصوص بیماری تب کریمه در جامعه را خلاف قاعده علمی و منطق واقعی کشور میداند.
حکیم مهر: آقای دکتر، جدای از اینکه شما در حال حاضر ریاست سازمان دامپزشکی کشور را بر عهده دارید، اما سابقه فعالیتهای شما به طور خاص آن زمان که مدیر کل دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی بودید، نشان میدهد که مطالعات گستردهای را به طور اختصاصی در زمینه کنه و بیماری انجام دادهاید. شاید بد نباشد که از پله اول شروع کنیم و به فلسفه بیماری تب کریمه کنگو بپردازیم. منشاء این بیماری دقیقا چیست؟
تب کریمه کنگو یک بیماری انسانی است و در دام علائم مشهود درمانگاهی ندارد. لذا زمانی که به دامداری مراجعه میکنیم و با گلههای گوسفند، گاو یا انواع دامها مواجه میشویم، نمیتوانیم تشخیص دهیم که دامی به این بیماری دچار است تا بر اساس آن بتوانیم اقدامات لازم را انجام دهیم. بنابراین انسان است که نشانههای بیماری را بروز میدهد. پس به طور خلاصه بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو یک بیماری انسانی است و در دام علائم مشهود درمانگاهی ایجاد نمیکند و همه تلاش سازمان دامپزشکی کشور این است که در جهت تامین بهداشت عمومی و سلامت جامعه به وزارت بهداشت کمک کند و البته تکلیف قانونی نیز در این ارتباط داریم. در نهایت باید به یک دید مشترک بین همکاران دامپزشک و پزشک برسیم تا بهتر بتوانیم بر بیماری غلبه کنیم.
ویروس عامل بیماری توسط کنههای سخت انتقال پیدا میکند و این کنهها میزبانهای متعددی در طبیعت دارند و به همین علت از یک پایداری مستحکم برخوردارند که خیلی سخت میتوان با آن برخورد و ویروس را از طبیعت حذف کرد. بنابراین زمانی که در موضوع خود ویروس تب کریمه کنگو و نحوه انتقال آن دقیق میشویم، میبینیم اولا ناقل "کنه" است و ثانیا کنهای است که در طبیعت به خوبی میتواند سیر تکاملی خود را طی کند و میزبانهای متعددی در محیط دارد. میزبان مرحله اول، جوندگانی مانند موش و انواع جوندگان میزبانان خوبی برای دوران نوزادی آنها به شمار میروند که البته در طبیعت نیز به اندازه کافی یافت میشوند. در مورد کنههای ۲ میزبانه و ۳ میزبانه نیز به اندازه کافی مهرهداران بزرگ وجود دارند که کنهها بتوانند سیر تکاملی خود را طی نمایند، لذا همواره ویروس در چرخه "کنه - مهرهداران - کنه"، پایداری خود را حفظ میکند. در مورد بيماريهاي منتقله بوسيله كنه، یک قاعده وجود دارد و آن اینکه هر چه قابليت ناقل در استفاده از ميزبانان پيرامون بيشتر باشد، سيستم قويتر و چرخه انتقال، گستردهتر خواهد بود. در ارتباط با ويروس تب خونريزي دهنده كريمه كنگو نیز علاوه بر کنههای ناقل، نشخواركنندگان اهلي و وحشي به صورت متداول به عنوان ميزبان آلوده ميشوند. همچنين طيف وسيعي از پستانداران كوچك و پرندگان در انتقال نقش دارند.
بنابراین وقتی با چنین معادلهای مواجه هستیم، باید خیالمان راحت باشد که به هیچ عنوان نمیتوانیم پایداری این ویروس را از طبیعت حذف کنیم. لذا در شرایطی هستیم که هم بیماری، بومی است و هم پایداری ویروس همواره در طبیعت به دلیل همین چرخه کنه مهرهداران و کنه، حفظ میشود. خصوصا اینکه اگر یک کنه ماده آلوده باشد، درصدی از تخمهای آن نیز میتواند آلوده باشد و بهدنبال ان نوزادهای کنه آلوده میشود و این آلودگی از یک مرحله به مرحله دیگر سیر تکاملی (نوزاد به نوچه و ...) انتقال پیدا میکند و البته از طریق آمیزشی کنه نر آلوده، کنه ماده را نیز آلوده میکند.
حکیم مهر: این بیماری چگونه به انسان انتقال پیدا میکند؟
یکی از راهها، گزش کنه یا له کردن کنه است. یعنی یا کنه به سراغ انسان میرود و یا انسان به سمت او. حضور در مراتع، مرغزار و جنگل این شرایط را مهیا میکند که انسانها در معرض گزش قرار بگیرند. گرچه کنهها میزبان اختصاصی خود را جستوجو میکنند اما اگر گرسنه باشند و به میزبان ترجیحی هم دسترسی نداشته باشند، به سراغ سایر میزبانها میروند. در این موارد انسانها میتوانند مورد گزش قرار بگیرند. غیر از این دامهای زیادی داریم که کنه فراوان دارند و اگر مبارزه با انگل خارجی در آنها انجام نشود و یا به درستی و با نظم و روش موثر صورت نگیرد، نهایتا کنه به دامداری راه پیدا کرده و تخمگذاری میکند، نوزاد او آزاد میشود و تراکم کنه در محیط بالا میرود. افرادی که با اینها سرو کار دارند و در نزدیکی آنها استراحت و یا زندگی می کنند، میتوانند مورد گزش قرار گیرند.
زمانی اتفاق معمول در خیلی از روستاها و یا مراکز پرورش گوسفند اینطور بود که ابتدا مبارزه با انگل خارجی در دامها صورت میگرفت، بعد از مدتی و قبل از پشمچینی دامها شستوشو میشدند. یعنی به شکل سنتی هم مردم تشخیص داده بودند که اگر این اتفاق نیفتد، برای خود آنها مشکلاتی پیش میآید. اگر کنه روی بدن دام باشد، درست است که کنه به بدن دام میچسبد اما تعدادی از آنها هم داخل پشم دامها بعد از پشم چینی رها میشوند. وقتی پشمچینی صورت میگیرد و پشمها را در خانههای روستایی انبار میکنند، اگر کنهای لابهلای آن باشد، میتواند خود را از پشم رها و به نزدیکترین میزبان که انسان است، حمله کند. با دانستن این موارد است که میتوانیم شرایط پیشگیری را مناسبتر و موثرتر، ترسیم و انجام دهیم.
یکی از اتفاقات دیگر در خیلی از نقاط کشور این است که وقتی گاو، گوسفند یا بزی تلف میشود، روستاییان معمولا اطراف آن جمع میشوند و معمولا لاشه دام تلف شده دفن بهداشتی نمیشود. خصوصیت کنه این است که به میزبان خونگرم جذب میشود. لذا وقتی دامی تلف شد و درجه حرارت بدن پایین آمد، لاشه دام تلف شده را رها میکند. در این زمان اگر خونخواری او تکمیل نشده باشد، به میزبانی که در نزدیکی آن وجود دارد حمله میکند و انسان نیز در زمره این میزبانان بی نصیب نمیماند.
این موارد کمتر در کتابها نوشته شده، اما تجربه کاری بنده است. بنابراین انتقال بعد از رها شدن از دامهایی که تلف شدهاند و درجه حرارت آنها پایین میآید هم وجود دارد. چون تا زمانی که ما این راهها را به خوبی تشخیص ندهیم، نمیتوانیم آموزش عمومی موثر انجام دهیم.
مورد دیگر در هنگام شیردوشی است. این تجارب را معمولا همه دامپزشکان و کادر دامپزشکی که با شیوه پرورش دام و فعالیتهای مرتبط آشنا هستند، دارند. اما یکی از تجربیات بنده در یکی از روستاهای قزوین که برای مطالعه بر روی کنه مراجعه کرده بودیم، این بود که معمولا خانمها زمانی که عمل شیردوشی انجام میدهند، کنههای موجود بر روی پستان دام را جدا میکنند و معمولا یا بین ۲ دست له میکنند و در این شرایط اگر کنه مبتلا به ویروس باشد، از طریق پوست خراشدار جذب میشود و میتواند بیماری را انتقال دهد. گاهی اوقات نیز کنه را بین ۲ سنگ قرار میدهند و آن را له می کنند، که از این طریق نیز در صورتیکه که کنه آلوده باشد، ترشحات آن از طریق مخاطات یا پوست خراش دار جذب و ویروس منقل شود.
مورد دیگر هنگام پشمچینی است که میتواند دو اتفاق رخ دهد؛ یکی اینکه پشمچینی در کشور به شکل سنتی صورت میگیرد. اگر فرد عامل دستکش نداشته باشد که معمولا مردم به خاطر عرق کردن از دستکش استفاده نمیکنند، کنه له میشود و ترشحات آن روی پوست میریزد و در صورت آلوده بودن، ویروس جذب بدن میشود. یا پوست دام که معمولا در زمان پشمچینی برش برمیدارد، ویروس احتمالی موجود در ترشحات دام، از طریق خراش دست منتقل میشود.
مورد بعدی انتقال از دام آلوده به ویروس، از طریق کشتار غیر مجاز است که معمولا درخارج ار فضای کشتارگاهی صورت می گیرد. در این شرایط به طور بدیهی مردم رعایت ضوابط بهداشتی را نمیکنند و میتواند ذابح را آلوده کند. انتقال دیگری از راه گوشت است چون معمولا لاشه را ۲۴ ساعت در درجه حرارت یخچالی قرار نمیدهند و همانجا آن را قطعه بندی کرده و بین مردم توزیع میکنند. اگر این گوشت آلوده باشد، زمانی که مردم قصد دارند آن را به قطعات کوچکتری تقسیم کنند، به آنها هم انتقال پیدا میکند. البته در این شیوه، خود جگر هم که دارای میزان بیشتری ویروس است و مدت طولانیتری ویروس را حفظ میکند، میتواند آلودگی را انتقال دهد. اما در فضای کشتارگاهی رعایت ایمنی فردی در همه مراحل صورت می گیرد و گوشت پس از استحصال، حداقل 24 ساعت و آلایش خوراکی حداقل 48 ساعت در شرایط یخچالی نگهداری شود.
یکی دیگر از عادات نامناسب این است که وقتی دربیرون از فضای کشتارگاهی دامی ذبح می شود و در هنگام پوست کنی و دیگر اقدامات، این افراد ممکن است خسته شده و برای لحظهای چاقویی را که از آن استفاده میکنند، بین ۲ لب نگه داشته و استراحت کنند. این چاقو میتواند آلوده باشد و از آنجا که ارتباط نزدیکی با مخاطات دارد، آلودگی را انتقال دهد. مورد بعدی زمانی است که شخص ذابح و با دستان آلوده، سیگاری را روشن کرده و بر لب میگذارد. اگرچه مجموعه این موارد ریز است، اما زمانی که در کنار هم قرار میگیرد، برای بهداشت عمومی و سلامت انسانی معضل بزرگ پیش میآورد.
انتقال از طریق انسان آلوده مورد آخر است که البته از وظایف وزارت بهداشت است و ما هیچ گاه به وظایف آنها ورود پیدا نمیکنیم. اما زمانی که فردی بیمار شد، از طریق خون، ادرار، مدفوع یا استفراغ میتواند بیماری را به افراد دیگر انتقال دهد. حتی گفته میشود که انتقال از طریق تنفس نیز انجام میشود.
حکیم مهر: اشاره کردید که این ویروس بومی کشور است؟
طبق مطالعاتی که در کشور ما و در پزشکی نوین صورت گرفته، از ۴۳ سال قبل بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو در انسان و عامل آن در کشور شناسایی شده است. بنابراین میتوانیم بگوییم که بیماری بومی کشور است و از همان سال در کشور به اثبات رسیده است. لذا ما باید یک نگاه به درون داشته باشیم. چون بنده در مصاحبهها میبینم که هر زمان بحث این بیماری صورت میگیرد، معمولا کشورهای همسایه متهم می شوند. طبق مطالعاتی که خود ما در کشور انجام دادیم، مشخص شد که ۳۴ درصد نمونههایی که از دامها گرفته شد، دارای IgG بودهاند که نشان میدهد که دامها در طول زندگی خود با این ویروس برخورد داشتهاند، و حدود 2 درصد دارای IgM بودهاند که به معنای این است که این دامها در مرحله ویرمی بودهاند. البته کشورهای مجاور ما نیز ویروس را دارند و وضعیت آنها از ما بهتر نیست. کمااینکه طبق مطالعهای که در عراق انجام شد، ۴۸ درصد دامهای آنها در مرحلهای از زمان با این ویروس مواجه بودند. در مورد کنههای سخت نیز در کشور نمونهبرداری و ویروس شناسائی و به اثبات رسیده است. لذا برای اینکه بتوان برنامهریزی واقع بینانه و موثر تدوین و اجرا نمود، باید به این موارد توجه داشت.
حکیم مهر: یعنی از نظر شما واردات دام از مرزهای شرقی، موجب ورود بیماری به کشور نمیشود؟
یکی از رهآوردهای خوب این دولت، این بوده که هر آنچه سازمان دامپزشکی کشور در مورد اعمال ضوابط قرنطینهای تصمیم میگیرد، مورد حمایت واقع میشود. اگر به طورمشخص سال ۱۳۹۱ یا ۹۲ را با مقطع ۹۴ یا ۹۵ مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که در آن موقع اگر دامی از مرز شرقی وارد میشد، خیلی زمان نمیبرد که به استانهای مرکزی کشور برسد، امروز اما شرایط متفاوت است؛ یعنی اولا دام از افغانستان وارد نمیشود، ثانیا اگر دامی از سیستان و بلوچستان و از مرز پاکستان وارد شود که البته جلوگیری از ورود آن بدلیل مرز خاکی و گسترده بسیار سخت است، همه نهادهای انتظامی، امنیتی، سیاسی و ... به فرایند قرنطینه آن تحت نظارت اداره کل دامپزشکی استان سیستان و بلوچستان کمک میکنند. در واقع اینجا اولین اتفاقی که میافتد، بررسی و معاینه دامها در قرنطینه و یکی از بدیهی ترین امور مبارزه با انگلهای خارجی است.
بنابراین وقتی دامی از این منظر به قرنطینه میرود و مورد بازدید و بازرسی قرار میگیرد، در واقع یک فعالیت مبارزهای با انگلهای خارجی آن صورت میگیرد، بعد از طی فرایند قرنطینه، در یکی از کشتارگاههای استان ذبح میشود. یعنی دام زنده به خارج از استان نمیرود. در عین حال در استان سیستان و بلوچستان نیز تلاش شده که تمام کادر کشتارگاههایی که دامها در آن کشتار و ذبح میشوند، مسائل ایمنی فردی را رعایت کرده و از دستکش، عینک و ماسک استفاده کنند و بعد از کشتار نیز، دام به اتاق سرد برود.
این مساله را نیز نباید فراموش کرد که موارد ابتلا با موارد تلفات فرق میکند. موارد ابتلا به این معناست که انسانها در معرض قرار گرفته و بیمار میشوند اما اینکه فردی فوت کند، بحث بعدی است. در استان سیستان و بلوچستان یا هر جای دیگری که مردم در نزدیکی دامها اسکان پیدا کنند، خود کنه میتواند انسان را گاز بگیرد. بنابراین، علیرغم اینکه دامی از مرز سیستان و بلوچستان وارد میشود، بزرگترین هنر سازمان دامپزشکی کشور و دولت این بوده که اجازه خروج دام را از مرز غربی استان سیستان نمیدهد و تمام دام در همان محل کشتار میشود. بعد از اینکه اتاق سرد را گذراند و به شرایط مطلوب PH رسید، گوشت دام قطعهبندی، بستهبندی و منجمد شده و به مناطق دیگر کشور حمل می شود.
این نکته را هم باید در نظر داشت که اعمال ضوابط قرنطینهای نسبت به قبل قابل قیاس نیست، بااین حال علیرغم همه تلاش ما و همه ارکان و مراکز دولتی که ما را در جلوگیری از ورود دام کمک میکنند، اگر ورود غیر مجاز اتفاق افتاد، از آنجاکه ضوابط قرنطینه، بازرسیها، نظارتها، مبارزه با انگل خارجی و کشتار در کشتارگاهها با رعایت اصول بهداشتی حاکم بر کشتارگاهها صورت میگیرد، ما مشکلی از این منظر برای سایر نقاط کشور نداریم. لذا همه حرف من این است که نباید کشورهای اطراف را متهم کنیم. گرچه قطعا در کشور پاکستان بدلائل متعدد، تامین بهداشت دام در اولویت نیست و کنه و دامهای آن نیز مانند دیگر کشورهای منطقه دارای آلودگی هستند و در مناطقی از استان که تراکم دام وجود دارد و انسانها در مجاورت دام زندگی می کنند و یا کشتار غیرمجاز دام صورت می گیرد، میزان ابتلا بیشتر است.
حکیم مهر: آقای دکتر، وقتی با چنین شرایطی با ویروس مواجه هستیم، چه باید بکنیم؟
خوشبختانه همکاران سازمان دامپزشکی کشور اولا همیشه با بیماری ها مواجهه عملی دارند و ثانیا با ارگانها و مراجع علمی بینالمللی نیز ارتباط دارند. از طرفی میدانیم کسانی که از مراجع بینالمللی به کشور سفر میکنند، از نخبههای علمی جهان هستند. پس همکاران نخبه ما با نخبگان جهان در ارتباط هستند و جمعبندی همه نخبگانی که در مذاکرات با آنها حضور داشتم، برای مقابله با این بیماری که در شرق اروپا، آسیای میانه، قسمت وسیعی از آسیا و کل قاره آفریقا و خاور میانه وجود دارد، این است که واقعیتها را با مردم در میان بگذاریم و آنها را با شیوه ای که ایجاد ترس و هراس نکند، به ابعاد بیماری و روش های پیشگیری از آن آشنا کنیم. در این صورت میتوانیم به کمترین موارد ابتلا و کمترین موارد مرگ و میر در انسان برسیم.
حکیم مهر: به نکات خوبی اشاره کردید. اول اینکه فرمودید بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو از ۴۳ سال قبل در کشور وجود داشته و از طرفی هم میفرمایید که باید همه واقعیتها در مورد این بیماری را به مردم اطلاعرسانی کنیم. پس چرا امسال این اتفاق افتاد و فضا یک مقداری بحرانیتر از آنچه هست جلوه داده شد؟
با آمار و ارقام پاسخ این سوال را میدهم. آیا روند بیماری در وضعیت فعلی نسبت به گذشته افزایش داشته یا روند آن کاهشی بوده است؟ بر اساس آمار وزارت بهداشت، در سال ۱۳۸۹، ۱۵۴ نفر مبتلا به تب کریمه داشتیم که ۲۸ نفر از آنها فوت کردند. در سال ۱۳۹۵ به ۶۲ نفر مبتلا رسیدیم که ۶ نفر از آنها فوت شدند. از نظر من حتی یک نفر ابتلا و یک نفر فوت هم زیاد است. همه ما این حساسیت را داریم اما بالاخره با یک واقعیت مواجه هستیم.
حکیم مهر: در سال ۹۶ چطور؟
در سال جاری تا الان و البته طبق گزارش وزارت بهداشت ۳۰ نفر ابتلا و ۳ نفر فوتی داشتهایم.
حکیم مهر: پس به نظر شما چرا امسال این حالت اتفاق افتاده است؟
وقتی آمار را که بررسی میکنیم میبینیم که روند رو به جلو است. دلیل آن هم این است که نظام مراقبت، تشخیص و درمان در وزارت بهداشت و درمان بهتر شده و بیماران بیشتری رصد و پایش میشوند. از طرف دیگر همکاری و همدلی بین وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی کشور هم بهتر شده و سازمان دامپزشکی کشور هم وظایف خود در این زمینه را مناسبتر اعمال نموده است.
معمولا مواقعی که شرایط آب و هوائی مناسب میشود، درجه حرارت هوا از ۱۵ درجه سانتیگراد بالاتر و رطوبت نیز افزایش پیدا میکند، شرایط به آرامی برای سیر تکاملی کنهها مهیا میشود. وقتی درجه حرارت به ۳۵ برسد، چون هوا گرم است و کنهها نیز موجودات هوشمندی هستند، برای اینکه تعادل آب بدن خود را حفظ کنند، در معرض نور قرار نمی گیرند. در این فاصله ما با هجوم کنهها به دام و انسان مواجه میشویم. در سال ۲۰۰۶ نیز یک طغیان کنه در کشور ترکیه داشتیم و دلیل آن هم بارندگی خوبی بود که در این کشور اتفاق افتاد. به دنبال آن مردم ترکیه به آغوش طبیعت میرفتند و موارد گزش مستقیم توسط کنه نیز افزایش پیدا کرد. در کشور ما هم امسال یکی از معادلات میتواند این باشد و البته قطعیت آن بسته به پرسشنامههایی است که همکاران ما در مراکز بهداشت و وزارت بهداشت از بیماران تکمیل میکنند. البته فراوانی کنه موجب افزایش تعداد آن در روی بدن دام و در نهایت افزایش آلودگی دامها و افزایش احتمال مواجهه انسان با ویروس عامل بیماری است.
حکیم مهر: چقدر فضای مجازی و رسانهها مقصر هستند؟
البته فضای مجازی و رسانهها میتوانند نقش بارزتری داشته باشند. ما هم اگر اطلاعات دقیقی از طریق فضای مجازی به مردم ندهیم، آنها دچار دلهره، ترس، وحشت و اضطراب میشوند. به هر حال همه ما باید بدانیم که بیماری در کشور ما بومی است و از قبل وجود داشته است. از آنجا که یک رابطه قوی بین کنه و میزبانان متعدد او وجود دارد، پایداری ویروس نیز موجود خواهد بود. بنابراین ویروس را نمیتوانیم از طبیعت حفظ کنیم.
حکیم مهر: دامپزشکان و سازمان دامپزشکی کشور در شکلگیری این فضای عمومی منفی تا چه اندازه مقصر هستند؟
گاهی خود ما دامپزشکها هم با این دست مسائل خیلی عمیق و دقیق برخورد نمیکنیم. خود من هفته قبل که در کمیسیون بهداشت بودم، از نمایندگان محترم تقاضا کردم که برای بیان هر موضوعی که با گرفتاریهای اجتماعی مواجه است، عمیقتر مطالعه کنند و دقیقتر آن را بیان کنند و توضیحات لازم را ازائه کردم.
در کل ما نباید مردم را بترسانیم. اولین چیزی که تقریبا همه متخصصان نخبه جهان در آن اتفاق نظر دارند این است که آموزش رکن اصلی دستیابی به این هدف یعنی کاهش ابتلا و مرگ است. ما در سالهای اخیر چه کردیم؟ همان کاری که با آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در سال های ۹۴ و ۹۵ انجام دادیم. از کارهای نادری بود که در همین دولت اتفاق افتاد که به محض اینکه این بیماری در طیور بروز کرد، بلافاصله به طور شفاف گزارشرسانی به مردم داخل کشور و به مراجع بینالمللی کردیم. نتیجه این شد که همراهی بیشتری با ما صورت گرفت و شرایط بهداشت عمومی ما به بهترین وجه ممکن مورد حفاظت قرار گرفت. مردم هم با اطمینان بیشتر کار را به جلو بردند. در ارتباط با تب کریمه کنگو هم اولین موضوع آموزش عمومی است که ما آن را به ۳ گروه تقسیم میکنیم؛ اول آموزش عمومی که مخاطب آن همه شهروندان و مصرف کنندگان کشور هستند. باید این موضوع را به آنها اعلام کنیم که اگر به دل کوهستان، جنگل و مرغزار میروند، مراقب گزش کنهها باشند.
بنده با دکتر صادق رهبری که استاد بنده هستند، برای پایان نامه دوره تخصصی به جنگلهای شمال رفته بودیم که از دامها برای مطالعات بعدی کنه جدا کنیم. در همان منطقه و در روز بعد، جناب آقای دکتر رهبری تماس گرفتند و اعلام کردند که یک کنه روی بدنشان است و خونخواری کرده و اثر آن نیز روی بدن ایشان معلوم است. منظور بنده این است که افرادی که به دل جنگل و مرغزار میروندِ، احتمال گزش با کنه را دارند. پس اول آموزش عمومی به مردم است. برای محافظت بهتر، پمادهای دور کننده حشرات برای استفاده عموم موجود است، البته کنه حشره نیست اما به هر حال از آنجاکه همه آنها بندپا هستند، قابلیت استفاده دارد.
بخش بعدی آموزش این است که مردم را ترغیب کنیم تا برای ایجاد یک فرهنگ عمومی، با همه مواردی که سلامت آنها را تهدید می کند، برخورد کنند. نه تنها از گوشت های ناشی از کشتار خارج کشتارگاهی خرید و استفاده نکنند که حتی الامکان گوشت نذری که در کوچه و بازار ذبح میشود را مصرف نکنند.
دوم اینکه وقتی مردم گوشتی را خریداری میکنند، زمانی که قصد دارند این گوشت را قطعهبندی کنند، مانند همه فراوردههای خام دامی، دستکش به دست کنند. بلافاصله بعد از اینکه گوشت را قطعهبندی کرده و آن را در نایلون قرار دادند، سریعا دست خود را بشویند. بحث دیگر در خصوص مردم ساکن روستاهاست. درست است که این مردم دامدار هستند، اما سعی کنند زمانی که میخواهند با دام در ارتباط باشند، این ضوابط را رعایت کنند و هیچزمان کنه را با دست بدون دستکش جدا نکنند. البته کشتار خارج کشتارگاهی در روستاها و مناطق عشایری صورت میگیرد و نقص عمدهای است. تلاش شده که کشتارگاههای کوچک با نقشه فنی و مصالح مناسب در این مناطق احداث شود که چون سرمایه گذاری بخش خصوصی با سودمندی مواجه نیست، دولت، وزارت کشور و دهیاریها را باید تشویق به سرمایهگذاری در این مناطق نمود.
مردم باید جایگاه دام را بهداشتی کنند، سطوح را با سیمان بپوشانند که هر زمان قصد مبارزه با انگلهای خارجی در دام یا اصطبل داشتند، به راحتی قادر به انجام این کار باشند.
مبحث رفاه حیوانات یکی از مسائل بسیار اساسی است که بهداشت دام تنها یکی از شاخههای آن است. یکی از مولفههای آن داشتن جایگاه مناسب برای پرورش دام است. مردم باید آموزش ببینند که جایگاه مناسب پروش دام به شدت مورد توجه است. حتی در کتاب مفاتیح الحیات حضرت آیتالله جوادی آملی، میبینیم که در بخشی تحت عنوان حقوق حیوانات، مباحثی مطرح شده با این مضمون که حیوانات نیازمند پرستاری خوب، صاحب و مالک خوب هستند. لذا این مهم علاوه بر اینکه در دین و فرهنگ ما است، در معاهدات و مقررات بینالمللی نیز تکلیف قانونی سازمان دامپزشکی کشور است.
حکیم مهر: آیا این آموزشها از سوی سازمان دامپزشکی انجام میشود؟
آموزش کار مهم، اثرگذار، لیکن نیازمند ابزار و امکانات میباشد و باید از امکانات عمومی کشور برای این مهم استفاده نمود. ادارات کل دامپزشکی استانهای کشور، ترویج و آموزشهای لازم را ارائه میدهند که البته با استفاده از ظرفیت رسانهها، آموزش و پرورش و وزارت جهاد کشاورزی، باید آن را توسعه و تعمیق داد. البته مردم و صاحبان دام هم باید مبارزه با انگلهای خارجی را انجام دهند. مثلا پشمچینی مناسب یکی از روشهای مبارزه با انگل خارجی است. یکی دیگر از آموزشها در خصوص عادات دامداران است که دام را هنگام ظهر در یک محل میخوابانند و همیشه از یک مسیر عبور میدهند. دامداران باید سعی کنند تناوب مرتع و راههای رسیدن به مراتع را داشته باشند. در خیلی از جاهای دنیا هم سعی میکنند اماکنی را که دام در آنها میخوابد، تناوب داشته باشد تا دام آنها کمتر در معرض گزش قرار گیرد. اینها روشهایی است که شاید محدودیت مراتع و منابع غذایی داشته باشیم اما بالاخره میتوان این کارها را انجام داد.
کادر پزشکی از پزشک گرفته تا کارکنان و کادر دامپزشکی، کادر کشتارگاهی و کادرهایی که در مبارزه با بیماریهای دامی مشارکت دارند، بیشتر در معرض بیماری هستند و آموزشهای خاص خود را دارند که خوشبختانه طی این ۱۲ سال گذشته خیلی روی آنها کار شده و اطلاعرسانی برای آنها به اندازه کافی صورت گرفته است. پوسترها و پمفلتهای گوناگون و حتی برنامههای «نگی، نگفتی» که سازمان دامپزشکی تولید کرده بود و موضوع تب کریمه کنگو نیز مورد توجه بود، نمونهای از این دست اطلاعرسانیهاست که باز هم سعی میکنیم بیشتر آنها را انجام دهیم؛ وزارت بهداشت هم در همین مسیر است.
حکیم مهر: غیر از مباحث مربوط به آموزش و اطلاعرسانی، سازمان دامپزشکی دقیقاً چه اقدامات دیگری صورت داده است؟
اولین تلاش در راستای جلوگیری از کشتار غیر مجاز است که راهکار نخست، توسعه فضای کشتارگاههای بهداشتی و صنعتی است. از حدود سال ۸۲ که آن زمان مدیرکل دفتر نظارت بر بهداشت عمومی سازمان دامپزشکی کشور بودم، اقداماتی را با همکاران ازجمله دکتر خانقاهی و برخی دیگر در این راستا صورت دادیم و تقریبا تمام کشتارگاههای سراسر کشور احصا و در قالب یک کتاب تنظیم گردید. به این شکل که دقیقا چه میزان کشتارگاه در کشور داریم و وضعیت این کشتارگاهها از نظر بهداشتی چگونه است؟ چه تعداد از این کشتارگاهها قابل بازسازی برای نگهداری است و چه تعدادی از آنها باید تعطیل شود. چه تعداد متعلق به شهرداریهاست و ...
وقتی کتاب تهیه شد، با در نظر گرفتن وضعیت موجود، مشخص شد که چه تعداد کشتارگاه صنعتی باید در کشور احداث شود، محل احداث آنها برحسب جمعیت انسانی و قابلیتهای پرورش دام و فاصله و... معلوم شد. آن زمان این مجموعه از طریق وزیر محترم جهاد کشاورزی وقت که وزیر فعلی هستند، به وزارت کشور، استاندارها و جاهای مختلف ابلاغ شد. برنامه وزارت جهاد کشاورزی و سازمان دامپزشکی کشور این بود که صاحبان سرمایه را به احداث کشتارگاههای صنعتی تشویق کنیم و جانمایی این کشتارگاههای صنعتی در اماکنی باشند که هم پرورش دام زیادتر و هم جمعیت دامی آن قابل توجه باشد. مکانهای آن هم در کتاب موجود است. مثلا مشخص است که در هر استان در چه جاهایی کشتارگاههای جدید ساخته شود و چه کشتارگاههایی باید بازسازی و کدام تعطیل شود. البته این مجموعه مجددا به روز رسانی شده و با امضای معاون عمرانی وزیر کشور و رئیس سازمان دامپزشکی کشور برای استانداران ارسال گردید.
حکیم مهر: با این اوصاف تکلیف کشتارگاههای سنتی و قدیمی چه میشد؟
در کشور ما متاسفانه این اشکال میکروناسیونالیستی در برخی مردم، بخشداران، فرمانداران و ... وجود دارد که فکر میکنند حتما باید کاری انجام دهند که همه امکانات مردم در یک نقطه جغرافیایی کوچک مانند یک بخش و یا شهر تدارک دیده شود. در صورتی که وقتی که کسی نماینده، فرماندار و بخشدار میشود به این معناست که وی یکی از نخبگان جامعه است و باید در بلندای اطلاعاتی که قرار می گیرند، مردم را برای رفاه، سعادت و سلامت به آن سمت رهنمون شوند. ما از آنها تقاضا کردیم که کمک کنند که مثلا اگر یک کشتارگاه را تعطیل میکنیم، قصابان را تشویق کنند که به کشتارگاه دیگر که مثلا با فاصله ۶۰ کیلومتر احداث شده، مراجعه کنند. لذا وقتی فعالیتهای این کشتارگاههای سنتی و غیرقابل بازسازی متوقف میشود، چون در حاشیه شهرها قرار دارند و متعلق به شهرداریها هستند، تغییر کاربری میدهند.
حکیم مهر: آیا تسهیلاتی هم در نظر گرفته شد؟
قرار بود که شهرهایی که کشتارگاههای سنتی آنها بسته میشود، برای ایجاد تسهیلات به منظور تشویق قصابان و عرضه کنندگان گوشت، وزارت کشور مبلغی بلاعوض برای خرید ماشین های یخچالدار مخصوص حمل گوشت از نزدیکترین کشتارگاه صنعتی در اختیار شهرداریها قرار دهد. در مقطعی نیز به ازای هر ماشین مناسب یخچال دار مبلغ ۳۰ میلیون تومان به شهرداران مرتبط اختصاص داده شد و کار مهمی است که سازمان دامپزشکی کشور مستمرا دنبال احیای آن توسط وزارت کشور است.
البته در قالب کتاب مدون تحت عنوان ساماندهی بهداشتی کشتارگاههای دام کشور که توسط رئیس سازمان دامپزشکی کشور، معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی، رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور مجددا ابلاغ شده است. برای ساماندهی کشتارگاهها (احداث کشتارگاههای صنعتی، متوقف کردن کشتارگاههای سنتی و جلوگیری از کشتار غیرمجاز) سازوکار اجرائی پیش بینی شده است و معاون استاندار بهعنوان رئیس، مدیرکل دامپزشکی استان، بهعنوان دبیر و رئیس سازمان جهاد کشاورزی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی، رئیس سازمان صنعت و معدن و انجمن صنفی کشتارگاهی از اعضای آن هستند و در سطح شهرستان نیز همین ترکیب با ریاست فرمانداران پیش بینی شده است. اما کشور خیلی وسیع و کار خیلی سخت است.
اتفاقی که تا به حال افتاده است اینکه بالغبر ۷۶ کشتارگاه صنعتی در کشور بنا شده است. ۳۵ کشتارگاه نیمه صنعتی خوب و ۲۶۳ کشتارگاه دیگر نیز داریم که مناسبتر شدهاند و البته باید تغییر پیدا کنند. طبق آماری که دفتر نظارت بر بهداشت عمومی داده است، حدود ۷۵ درصد کشتار ما در کشتارگاههای صنعتی و ۲۵ درصد آن در کشتارگاههای سنتی انجام میشود. ارزیابی این است که حدود ۸۵ درصد لاشههایی که در کشتارگاههای سراسر کشور کشتار میشوند، اتاق سرد را طی میکنند و به بازار مصرف میآیند. لذا پیامی که میتوانیم به مردم بدهیم این است که آن دسته از لاشههایی که مهر دامپزشکی را دارند و به اماکن عرضه میآید، شرایط یخچالی خود را گذرانده و برای مصرف آن اطمینان وجود دارد که البته باید تلاش بیشتر کنیم که به رقم بالای ۹۵ درصد در کشور برسد.
یکی از مسائل و مشکلات در این راه سختی عملیاتی کردن آن است و در تلاشی که در این مسیر صورت گرفته، همکاران ما گرچه مصمم بوده اند، لیکن موارد مواجهه با ضرب و جرح نیز وجود داشته که البته ادارات کل دامپزشکی استانها نیر با همکاری دستگاههای قضایی آن را پیگیری کرده و ادامه خواهند داد.
حکیم مهر: آقای دکتر، اقدامات سازمان دامپزشکی در زمینه سمپاشی دامها به چه شکل بوده است؟
همانطور که قبلا اشاره کردم، مبارزه با انگلهای خارجی یکی از موضوعات اساسی است، چراکه انگلهای خارجی زیان مستقیم برای تولیدات دامی و ضرر برای پوست دام دارد و بعضی از بیماریها را انتقال میدهد. لذا سازمان دامپزشکی یک برنامه عادی برای مبارزه با انگلهای خارجی داشته است که در حال انجام است و موجب کاهش جمعیت کنه میشود. اما باز هم زمانی که میخواهیم در مورد تب کریمه کنگو صحبت کنیم، منظور آن دسته از دامهایی است که کشتار میشود. ما به استانها بخشنامه کردهایم که ۱۴ روز قبل از اینکه دامی کشتار شود، گواهی مبارزه با انگلهای خارجی برای دامهای کشتاری وجود داشته باشد. آنچه برای دامهای کشتاری از منظر تب کریمه کنگو اثربخش است این است که مبارزه با انگل های خارجی این دامها حدودا ۲ هفته قبل از کشتار صورت گیرد و همکاران ما هم بازرسی قبل از کشتار انجام دهند. لذا مبارزه با انگلهای خارجی برای دام کشتاری و در فصول مناسب رشد و تکثیر کنه ها، نیازمند آموزش دامداران و فرهنگسازی است. سال قبل بالغ بر ۱۱ میلیون دام تحت مبارزه با انگلهای خارجی قرار گرفته اند و بالغ بر ۴۳ میلیون متر مکعب جایگاه نگهداری دام مورد سمپاشی و مبارزه با انگلهای خارجی قرار گرفته است.
حکیم مهر: سازمان دامپزشکی در زمینه تامین سم، مشکلی ندارد؟
حتما داریم. یکی از مشکلات اساسی ما همین است. علاوهبر اطلاعرسانی درمورد بیماریهای دامی، یکی از کارهای جدی سازمان دامپزشکی بحث قرنطینهها بود که در مرز شرقی انجام شد. هنر دیگر این بود که سازمان توانست تا حد زیادی خود را از آن مظلومیت مطلقی که گریبانگیر آن بود، رها کند و خود را بشناساند. اعتبارات سازمان دامپزشکی کشور در همین فرهنگسازیها افزایش پیدا کرده است. اما تا رفع نیاز منطقی فاصله داریم. البته بازسازی و بهسازی اماکن دامی هم یکی از موضوعات اساسی و مهم برای موفقیت در کنترل انگل های خارجی دام است.
حکیم مهر: آیا تخصیصها هم افزایش داشته است؟ به طور مشخص در خصوص آن ۱۰۰ میلیارد تومان جنجالی؟
این مبلغ در صحن علنی مجلس تصویب شد اما در کتاب بودجه سال 96 درج نشد، اما مسئولین سازمان آنقدر تلاش و پیگیری کردند تا رئیس و اعضای محترم هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی پذیرفتند که این عین قانون بوده و تصویب شده است و امیدواریم مابقی مراحل آن هم طی شود. اگر این مبلغ تخصیص پیدا کند، گرچه فقط برای کنترل هدفمند بیماری تب برفکی کفایت میکند اما میتوانیم ۱۰ میلیارد تومان آن را برای مبارزه با انگلهای خارجی نیز اختصاص دهیم. در کل اعتبار برای این کار کم داریم اما بهنظر میرسد در سازمان برنامه و بودجه و مجلس اطلاع رسانی و شناخت خوبی نسبت به اهمیت دامپرشکی و البته در مقایسه با قبل ایجاد شده و احکام مرتبط با دامپزشکی در برنامه پنجساله ششم و قانون احکام دائمی برنامه توسعه کشور نیز موید این مهم است.
حکیم مهر: به بحث همکاری وزارت بهداشت اشاره کردید. اگر عملکرد وزارت بهداشت و اعضای کمیسیون بهداشت را مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که خیلی از جاها دستاوردها را به نام خود، اما کمکاریها را به نام سازمان دامپزشکی رقم میزنند. همین چند وقت پیش سخنگوی کمیسیون بهداشت گفت که مقصر اصلی بحث تب کریمه کنگو سازمان دامپزشکی است. چرا سازمان دامپزشکی در این مواقع مظلوم واقع میشود؟
یکی از خصوصیات رئیس سازمان این بوده که همواره برای اطلاع رسانی موضوعات مهم دامپزشکی و مصاحبه آمادگی داشته و در حالی که حرمت همه را حفظ میکند، اما در مورد بیان مواضع فنی هیچ زمانی کوتاهی نکرده است. در همان جلسهای که در کمسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی اشاره کردید، اولین گلایه من از اعضای محترم کمیسیون بهداشت این بود که معمولا پزشکان نزدیکترین افراد از نظر علمی به دامپزشکان هستند و دامپزشکان و دامپزشکی وظایف متنوع و گسترده ای در تامین بهداشت عمومی و سلامت مردم را به عهده دارند. البته دوستانه گلایه کردم که چرا هر جا برای ارائه راه حل یک مشکل بیماری، راه دیگری به ذهنتان تداعی نمی کند، سازمان دامپزشکی کشور را زیر سوال میبرید؟ اصلا ماهیت بیماری تب خونریزی دهنده کنگو یک بیماری انسانی است که بعد از اینکه برای انسان اتفاق افتاد، باید به دامپزشکی اطلاع دهند. بر خلاف خیلی از بیماریها که فلش آن از سمت سازمان به وزارت بهداشت است. البته اعتقاد دارم که حتما کمیسیون بهداشت، کمیسیون موثری برای کمک به سازمان دامپزشکی کشور است.
حکیم مهر: آقای دکتر، دامپزشکان همیشه در خط مقدم بهداشت هستند و خطرات خیلی زیادی آنها را تهدید میکند. آیا الان فرصت مناسبی نیست که برخی امتیازات برای آنها بگیریم. مثلا دامپزشکی را در رده مشاغل سخت و زیانآور حساب کنیم؟
دامپزشکی یک شغل مهم و از مشاغل سخت میباشد. وزن دامپزشکی از نظر رهآورد اقتصادی ملی، تامین بهداشت عمومی و تجارت بین الملل خیلی بیشتر از آن است که ما میبینیم. وقتی سازمان جهانی بهداشت دام میگوید که فراتر از ۲۰ درصد ضایعات دامی به دلیل تلاش دامپزشکان کاهش می یابد و یا ۶۰ درصد بیماریهای انسان ناشی از دام و فراوردههای خام دامی است. از طرف دیگر همین سازمان میگوید که جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰، ۷۰ درصد بیشتر از حالا نیازمند پروتئین است و نقش دامپزشکان و دامپرشکی را در تحقق این مهم بسیار برجسته میداند. بنابراین دامپزشکان در کنار صعوبت کار، در ابعاد تحقیقاتی، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی بسیار نقش اثرگذاری دارند. یعنی دامپزشکی یک رشته کلیدی اثر گذار و یک حرفه مولد در کشور است. اما اینکه نتوانستهایم به جایگاه واقعی خود برسیم شاید به دلیل این است که هنوز خوب به دور هم ننشستهایم و نخبگان ما با هم جلسه نداشتهاند که ببینند نقش آنها چیست و زمانی که خود آنها فهمیدند، بفهمانند و فرهنگسازی کنند. زمانی که براساس آن فرهنگسازی، این باور در همه ما به یقین تبدیل شد، مطالبه کنیم و مطالبه را برای کسب منافع ملی انجام دهیم و قطعا از این مسیر منافع صنف و افراد نیز تحصیل می شود.
حکیم مهر: به عنوان سوال آخر، نظر شما در مورد فعالیتهای پایگاه خبری حکیم مهر چیست؟
من فکر میکنم که پایگاه خبری حکیم مهر به خوبی توانسته جایگاه خود را در جامعه دامپزشکی کشور باز کند، اما اعتقاد من این است که برای اینکه بعضی از گزارشها را بهتر کند، خصوصا وقتی که این حرف از یک مسئول یا دستگاه است، صحت و سقم آن را از طریق ارتباط با آن سازمان بررسی کند تا وقتی این اطلاع و خبر انتشار پیدا کرد، از اعتبار بیشتری برخوردار باشد. حکیم مهر مشخصا یک پایگاه خوب برای جامعه دامپزشکی کشور و برای همه ارکان است، اما هیات تحریریه آن باید تلاش کند تا خبرهای دقیقتر و متقنتر منتشر کنند.
به نظر من خیلی خوب است که یکی از بخشهای حکیم مهر برای مطالبات واقعبینانه و برحق کل خانواده دامپزشکی کشور اختصاص یابد. البته چون اطلاعات افراد متفاوت است و قطعا قضاوت واقع بینانه با گذر سن، کسب تجربه در عرصه ملی و بین المللی تحصیل میشود، اگر همه صاحبان تجربه در ابعاد مختلف و متنوع فعالیتهای دامپزشکی در یک جمع حضور پیدا کنند و با تحلیلی از وضعیت واقعبینانه موجود و یک تصویر از آینده ایران و جهان داده شود، خیلی خوب است. چراکه دامپزشکی ایران و جهان به هم پیوند خورده و دامپزشکی دروازه ورود به کشورهای دیگر است. توسعه و پویایی صادرات غیر نفتی درعرصه دام، طیور، آبزیان، فراوردهها، نهادهها، داروها و واکسنها و کلید تعامل بازرگانی با دیگر کشور دامپزشکی است. این نقش کمی نیست. این نقش را همه ما با هم اجرا و ایفا میکنیم.
تازه های دامپزشکی و اخبار علمی...
ما را در سایت تازه های دامپزشکی و اخبار علمی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dr-movahedia بازدید : 206 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 12:38